میتوان ابتدای خلق این هنر آتش و خاک را به زمان ساخت کاشی ارجاع داد؛ زیرا از همان رنگهایی در ساخت مینا کاربرد دارد، در ساخت کاشی نیز استفاده میشود.
درمورد سابقه هنر میناکاری در ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان میرسد، ولی استفادهی آن از آغاز اسلام تا پیش از حکومت ایلخانیان مغول برای ما روشن نیست.
در واقع ممکن است این هنر ایرانی نباشد اما از آنجا که سیر تکاملی خود را در ایران و خصوصا در پایتخت هنری آن یعنی شهر زیبای زندهرود طی کرده، کاملا ایرانی شده و امروز در انظار جهانیان، به عنوان رهآورد هنرمندان سپاهان شناخته میشود.
با توجه به تحقیقات به عمل آمده، پیشینه هنر میناکاری به زمان روم باستان باز میگردد. چرا که گزارش ها حاکی از میناکاری بودن بخشی از مجسمه زئوس دارد، این مجسمه یکی از عجایب هفت گانه و مربوط به 450 سال قبل از میلاد مسیح است.
میناکاری هنر درخشان آتش و خاک است با رنگهای پخته و درخشان که سابقه آن به سالها پیش از میلاد مسیح میرسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده چهارم تا ششم پیش از میلاد و پس از 500 سال بعد از میلاد مشاهده میشود( پروفسور پوپ ، آرثر آپراهام ، بررسی هنر ایران )
هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته است و یکی از نمونههای آن از عهد صفویه برجای مانده است. در صورت کسب اطلاعات بیشتر درباره تاریخچه میناکاری در ایران و جهان میتوانید به صفحه تاریخچه هنر میناکاری در وبلاگ پرنون مراجعه کنید.
ابتدا برای تهیه یک اثر مینایی، فلزی را که بهعنوان ماده اصلی مورد نظر باشد را انتخاب نموده سپس به هر شکل و هر اندازه که مورد نظر است توسط مسگر متخصص ساخته میشود و پس از آن توسط استاد میناکاری لعاب سفید رنگ یکدستی به آن میزنند. این مرحله از لعاب سفید رنگ به نام لعاب آستر معروف است. بعد از این مرحله فلزی را که لعاب یکدست خورده به منظور پخته شدن در کورهای که حداکثر حرارت آن 750 درجه سانتیگراد باشد قرار میدهند و بعد فلز لعاب دیده را از کوره خارج کرده و مجددا با لعاب مرغوبتری پوشانده و برای بار دوم حرارت میدهند.
این عمل یعنی عمل لعاب کاری را معمولا “سه الی چهار بار تکرار میکنند پس از طی این مراحل فلز لعاب داده شده و حرارت دیده هم اینک برای ایجاد هر گونه نقشه و طراحی که مورد نظر است آماده شده و این طرحها و نقشها به ذوق هنرمند و یا با توجه به سفارشی که به او شده است بر روی جسم نقش میبندند. در اصطلاح میناکاران این مرحله را، روی مینا، رنگ آمیزی هفت رنگ نامیده میشود.” ظروف مینایی بعد از نقاشی مجددا به کوره فرستاده میشود با این تفاوت که حرارتی کمتر از دفعات قبل حدود 600 درجه سانتی گراد مورد نیاز است تا رنگها بهصورت مطلوب هنرمند درآید.
در این روش مینا بهوسیله مفتولهای فلزی که روی سطح کار لحیم میشوند پدید میآید سپس فضای بین سیمها بهوسیله رنگها مینایی پر میشود و برای جلوگیری از سیاه نشدن مفتولها سطح کار را با یک لعاب مینایی بیرنگ میپوشانند و در آخر مینا را در کوره مخصوص میبرند و پس از حرارت دادن، مفتولها پولیش میدهند. البته امروزه از این شیوه کمتر استفاده میشود و بیشتر در کشورهای چین، هند و روسیه تا حدی از این روش استفاده میشود.
در این نوع مینا برای براق شدن سیمها باید ترکیبی از هنر میناکاری و ملیله را با هم ادغام کرد البته برای لحیمکاری مفتولها حتما باید از لحیم نقره استفاده شود زیرا اگر از لحیمهای دیگر استفاده شود امکان جدایی مفتولها وجود دارد.
در این روش زمینه یا ورقهی مس را به اشکال دلخواه در آورده، بعد از مراحل مختلف اعم از تاب دادن (برای جلوگیری از شکنندگی مس، جسم مسی را با حرارت سرخ کرده، یکباره در آب قرار میدهند) دوغاب میدهند (با محلول جوهر آب و جوهر گوگرد برای از بین چربی و ضایعات روی مس) سپس جسم مسی را سه بار لعاب میدهند. پس از آماده شدن روی لعاب آن را نقاشی کرده و دوباره حرارت میدهند. در این بخش ممکن است که یک جسم برای شکلگیری مینا چهار الی پنج بار حرارت داده شود. البته کارهایی که دارای زمینه رنگی است و میباید طلاکاری شود معمولا پنج بار داخل کوره برده میشود ولی کارهایی که دارای زمینه سفید است چهار بار در کوره قرار میگیرد. امروزه رایجترین نوع میناکاری، مینا نقاشی است.
در این نوع مینا، دانههایی به شکل یاقوت و به رنگهای مختلف بر روی ظروف مینا توسط کمی رنگ لعاب و آب به دانه چسبانده میشود. معمولا محلهایی که میخواهیم دانههای یاقوت رنگ را بچسبانیم لعاب نمیدهیم بلکه باید بهصورت مس باشد تا بتواند بهتر و زیباتر دانهها در آنجا گیرد. این هنر امروزه کمتر متداول است و درگذشته بیشتر بر روی حمایل، غلاف شمشیر، چایخوری و غیره کاربرد داشت.
لازم به ذکر است که دانههای یاقوتی شکل را از خرد کردن و حرارت دادن شیشههای مختلف رنگی میتوان تهیه نمود.
در این روش نقوش و خطوط موردنظر را بر روی شی فلزی طرح میکنند و یا اینکه توسط استاد قلمزن، زمینه مسی به اشکال مختلف برجسته میشود. البته در مینای برجسته، هنرمند قلمزن نباید برجستگیهای روی ظروف را بهصورت شیب تند بسازد بلکه اشکال برجسته باید نسبت به سطح اصلی زاویههای بازداشته باشد. بهطورکلی شکل قلمزنی ظروف مینایی با ظروف قلمزنی معمولی فرق میکند؛ زیرا در قلمزنی، استاد مسگر سعی میکند اطراف شکل را گودتر و تندتر و تیزتر کنند؛ درصورتیکه در ظروف برجسته مینا، برای قرار گرفتن رنگ لعاب برجستگی باید حالت مایل داشته باشد.
گاهی هم مینای برجسته را بهصورت دو پیوسته درست میکنند مانند کاسه بشقابهای بزرگ; بدینصورت که بیرون ظروف برجسته و داخل آن کاملا صاف است. در این روش، کاسه دارای دو پوشش است: یکی برجسته و دیگری صاف که اینها باید با هم تطبیق شوند و توسط استاد مسگر با لحیم نقره کاملا بر روی هم قرار گیرند و لحیم شوند. مینای برجسته همچنین در پلاکهای مختلف بهخصوص در اماکن متبرکه جهت خطوط مختلف به کار میرود.
روش لعاب دادن این نوع مینا هم مانند مینای نقاشی است که باید در سه مرحله لعاب داده شود و یک الی دو بار نیز بعد از نقاشی داخل کوره برده شود.
در این روش، مینا مانند شیشههای پنجره شفاف است بدین گونه که با عبور نور از دو طرف جلبتوجه میکند. این روش که ظریفترین شیوه میناکاری است بر روی فلز نقره و طلای مرغوب که اکسید نمیشود به کار رفته و معمولا برای ساخت گوشواره و آویزهای ارزشمند استفاده میشود.
وقتی طرح روی فلز، سوراخ و اطراف آن ساییده و صیقل داده شد برای میناکاری آماده است. فلز آماده شده را به صفحه میکا متصل کرده و روی سهپایه قرار میدهند. میکا در این روش بهعنوان زیر کار و بست استفاده میشود چراکه مینا به میکا نمیچسبد. مینا در این روش نه بهصورت پودر بلکه بهصورت یک تکه بهکاربرده میشود.
رنگهای موردنظر را با پنس داخل سوراخهای طرح قرار میدهند، سپس با دقت سطح روی فلز را بررسی میکنند و آن را داخل کوره گذاشته و بعد از آتش دادن کمی نگه میدارند تا فضاهای خالی آن ظاهر شود. این فضاها را دوباره پر میکنند تا کمکم سطح فلز پوشانده شود و بعد از حرارت دادن دوباره و سرد شدن کامل ظرف، میکا را از آن جدا میکنند. سپس ظرف را زیر آب روان با سنگ چخماق میسایند تا رو و پشت آن همسطح شود. این کار را باید با دقت انجام داد زیرا ممکن است مینا را بشکند و در پایان آن را با پولیش دستی، شفاف و درخشان میکنند.
در این نوع مینا، اسکلت مس را با لعاب رنگی پوشش میدهند. این نوع لعاب قبلا نیز وجود داشته است. ولی امروزه مس را با لعاب سفید پوشش میدهند همانند همان مراحلی که در مینای نقاشی ذکر شد سپس با رنگ دلخواه تمام سطح لعاب را رنگ میکنند و آن را داخل کوره حرارت میدهند. سپس جسم رنگی آماده شده را با مداد سفید طراحی میکنند و موادی که اشاره خواهد شد عملیات بعدی را انجام میدهند.
در گذشته استادان و هنرمندان صاحب نام در مینا بسیار بودهاند که البته این امر از قدمت هنر مینا آشکار است ولی آنچه مطرح است این است که نام این هنرمندان گرانقدر در لابه لای صفحههای تاریخ و حوادث روزگار گم شده است و تنها نام اساتید چون استاد میرزا عبدالله مصور طاهری که متاسفانه معلوم نیست در چه دوره ای میزیسته است.
استاد محمدابن عبدالوحید هراتی (قرن ششم) توسط آثار به دست آمده از این هنرمندان در دست است. البته آثار فراوان دیگری نیز وجود دارد که نام آفرینندههای آنها معلوم نیست. در عصر حاضر اساتید بزرگی وجود دارند که از هنر، هنرمندان گذشته خود پاسداری میکنند و آن را به آیندگان عرضه میدارند از آن جمله میتوان به استاد مرحوم زرقونی، استاد مرحوم صنیع زاده، استاد مرحوم فیض اللهی، آقایان غفاریان، هنردوست، اسماعیلی، فقیهی و. . . اشاره کرد. جهت آشنایی بیشتر با هنرمندان میناکاری میتوانید به صفحه معرفی اساتید و هنرمندان میناکاری در وبلاگ پرنون مراجعه کنید و اطلاعات جامعی را درباره آنان کسب کنید.
پروفسور پوپ، آرثر اپراهام، بررسی هنر ایران
فیض اللهی، غلامعلی، هنر میناسازی
مارنانی، سید جلال، محمدرضا زادهوش، گذری بر تاریخچه هنر مینا